بسم الله
امروزه تفاوت مشهودی در آثار مکتوب اسلام پژوهان غیر مسلمانی (# مستشرقین) مانند #آرتورـجفری، #جانـآربری و دیگران که بر روی متن قرآن کریم و واژگان و ریشه های زبان شناسی این کتاب مقدس تحقیق کرده اند با مقالات و آثاری که امروزه در غرب به چاپ می رسد دیده می شود؛ که ناشی از تغییر رویکرد آنها در مواجهه با اسلام و قرآن کریم است. دو رویکرد اسلام شناسی مخاطب محور،که امروزه مورد توجه بسیاری از اسلام پژوهان غیر مسلمان قرار گرفته است، و اسلام شناسی متن محور که مبتنی بر اصول و روشهای نقد ادبی است؛ مطلبی است که آقای دکتر # حسنـانصاری عضو هیئت علمی موسسه مطالعات عالی پرینستون در یادداشت زیر به تبیین آن پرداخته است.
«من مکرر در نوشته ها و سخنرانی ها و مصاحبه هایم گفته ام که میان اسلام شناسی دوران شرقشناسی غرب در سده نوزدهم و تا نیمه سده بیستم و آنچه امروز به عنوان اسلام شناسی در دانشگاه های غرب مطرح است باید فرق گذاشت. یکی از این تفاوت ها مربوط است به شیوه و محتوا و دامنه های پژوهش. سنت شرقشناسی از قرن نوزدهم سنتی مبتنی بر فیلولوژی تاریخی و نقد متن و بررسی های متنی بود. به همین دلیل تصحیح متون و بررسی های زبانی تاریخی و ارزیابی اسناد مکتوب در هر پژوهشی ضروری دانسته می شد. مستشرقان در غرب در طول سده نوزدهم و اوائل سده بیستم صدها متن اساسی را در حوزه ادب و تاریخ و دین منتشر کردند. درباره اصالت متن ها و درباره میزان موثوقیت روایات و مقایسه متن های روایت ها هزاران کتاب و مقاله منتشر شد. این سنت در اسلام شناسی غربی چند دهه است با تغییراتی اساسی روبروست. البته سنت تصحیح متون و بررسی های سندی و متن محوری در مطالعات اسلامشناسی در غرب به ویژه در شماری از موضوعات همچنان ادامه دارد، گرچه شیوه ها و رویکردهای مطالعاتی و تحلیلی تغییر کرده است. اما باید این را هم متذکر شد که به دلائل مختلف بخش زیادی از آنچه امروزه در اسلام شناسی غربی منتشر می شود با آن سنت تفاوت دارد. یکی از این دلائل به محدوده مخاطبان بر می گردد. بسیاری از کتاب هایی که در یکی دو دهه اخیر در حوزه اسلام شناسی (و ایرانشناسی) در غرب منتشر می شود برای مخاطب عمومی و علاقمند برای آشنایی با اسلام (و ایران) است. بخشی از این کتاب ها درصدد ارائه برداشتی کلی و سنتزی درباره اسلام و تاریخ و الهیات و حقوق اسلامی است. بخشی به عنوان مطالعات تطبیقی میان اسلام و دیگر ادیان و تمدن هاست. بدین ترتیب در سال های اخیر کتاب های زیادی به عنوان مطالعاتی مقدماتی و یا عمومی در این حوزه منتشر شده.
بخش قابل توجه دیگری از آنچه در چند دهه اخیر در حوزه مطالعات اسلامی و ایرانی در غرب منتشر شده و عمدتا در اینجا مقصودم مقالات است پژوهش هایی است که مشابه آنها هم در چند دهه اخیر در جهان اسلام رشدی روزافزون داشته؛ مقالاتی با ماهیتی تراجم نگاری، کتابشناختی، توصیفی (شرح گزارش های تاریخی و توصیف گزارش های منابع) و بر پایه تتبع در منابع اصلی (گاهی با واسطه تحقیقات تتبع محور در حوزه های فقه و حدیث و تاریخ که اصلا در کشورهای اسلامی منتشر می شوند). این نوع منشورات البته مفیدند؛ خاصه اگر موضوع بی سابقه ای را مورد بررسی قرار داده باشند. اما این را هم باید توجه داشت که ماهیت این قبیل پژوهش ها تفاوتی جوهری با آنچه در خود جهان اسلام به زبان های عربی و فارسی و ترکی و غیره منتشر می شوند ندارند. در واقع تفاوت بیشتر در زبان ارائه آنهاست که عمدتا انگلیسی است. به همین دلیل معتقدم باید نوشته های مشابه در زبان های غیر غربی هم به اندازه مقالات منتشره در زبان های اروپایی مورد توجه قرار گیرند و در تاریخچه تحقیقات مرتبط مورد ارجاع قرار گیرند (کاری که متأسفانه در بسیاری مواقع از آن غفلت می شود). همه این مقالات در سنت های علمی منتشر می شوند و تمایزهای سابق آکادمیک و غیر آکادمیک و یا شرقشناسی و غیر شرقشناسی در مورد آنها در بسیاری موارد دیگر کارایی ندارد. وانگهی الآن در کشورهای اسلامی چندین دهه است که پژوهش های تاریخی دانشگاهی گسترش پیدا کرده و دامنه آن بسی فراتر از محصولات اسلام شناسی در غرب رفته است. در این راستا بسیاری از نوشته ها و مقالات به زبان های فارسی و عربی در فلسفه اسلامی، در فقه و حدیث و در دانش رجال و تراجم نگاری از سوی نویسندگان سنت اسلام شناسی می بایست مورد توجه و ارجاع قرار گیرند. گاهی متأسفانه شاهد این هستیم که نویسندگان هر دو سوی سنت های درون اسلامی و اسلام شناسی غربی نسبت به محصولات کارهای یکدیگر عنایت کمی نشان می دهند. بسیاری از آنچه من در زبان فارسی در طول سال های گذشته در حوزه های مطالعات شیعی و ایرانی و اسلامی شاهد انتشارشان در کشور بوده ام از نمونه های خارجی اگر بهتر نبوده اند باری به هیچ روی مرتبه و نمره علمی پایین تری ندارند. تنها تفاوت در زبان انتشار است.»
به کانال ما در پیام رسان ایتا بپیوندید.
درباره این سایت