بسم الله
یکی از موضوعات پژوهشی قابل توجه علاقمندان به پژوهشهای بین رشته ای علوم قرآن و حدیث، مطالعات #بینامتنیتی قرآن کریم است. #بینامتنیت، التناص یا Intertextulity برای اولین بار در دهه 60 میلادی توسط #ژولیاـکریستوا ( 1941م- ) مطرح شد و به سرعت مورد توجه ناقدان ادبی و پژوهشگران حوزه های مرتبط با متون قرار گرفت. بر اساس این نظریه هیچ متنی (متن حاضر) مستقل از متون پیشین یا معاصر خود (متون پنهان) نیست و نویسندگان در نگارش، تحت تاثیر مطالعات پیشین خود هستند. این تاثیر پذیری می تواند آگاهانه یا ناخود آگاه باشد. از نمونه های استفاده آگاهانه و آشکار نویسنده استفاده از ترجمه ها، اقتباس و نقل قول ها و از نمونه های استفاده آگاهانه و پنهانی از متنی دیگر سرقت های ادبی است.
با بررسی هر متنی می توان تاثیرات متون پنهان را در آن کشف و روابط و نوع تاثیر پذیری آن را مشخص کرد. بررسی روابط بینامتنی در درک معنای یک متن نقش بسزایی دارد و ازین جهت بررسی آن در رشته های مطالعاتی که درک مفهوم و معنای یک متن از اهمیت زیادی برخوردار است حائز اهمیت است.
به کمک این دیدگاه می توان متون کهن و معاصر زیادی را مورد بررسی قرار داد. ازجمله بررسی #روابطـبینامتنیت در آثار سعدی، حافظ، مولانا، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و یا هر متن دیگری با قرآن کریم وکتب روایی. برخی نیز به روابط بین متنی قرآن کریم به عنوان متن حاضر، و عهدین و کتب پیشین به عنوان متن پنهان پرداخته اند. این موضوع پژوهشی تا کنون مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه علوم قرآن و حدیث قرار گرفته و ظرفیت پژوهشی بیشتری دارد.
https://eitaa.com/QuranHadithresearches
درباره این سایت